نویسنده مهمان: فرید فرخی
یکی از عظیمترین و کشندهترین اپیدمیهای قرن بیستم شاید یکی از گمنامترین و فراموششدهترین این وقایع هم باشد. در سالهای ۱۹۱۸-۱۹۱۹ شیوع آنفلونزای اسپانیایی باعث یکی از بزرگترین تلفات انسانی در طول قرن بیستم شد. طبق برآوردها این آنفلونزا ۵۰۰ میلیون نفر یا نزدیک به یکسوم جمعیت دنیا را مبتلا کرده است و فقط در آمریکا باعث مرگ ۶۷۵ هزار نفر شده است. (۱) در سراسر دنیا طبق برآوردها حداقل ۲۰ میلیون و شاید تا ۱۰۰ میلیون نفر از این بیماری تلف شدند، نرخی بین ۱ تا ۵ درصد مردم دنیا. (۲)
ایران یکی از شدیدترین آمار مرگ و میر از این بیماری را در بین کشورهای دنیا تجربه کرده است. طبق یکی از معتبرترین تخمینها، نرخ کشندگی این آنفلونزا، یا در اصطلاح مردم زکام فرنگی، در بخش روستایی ایران بین ۱۰ تا ۲۵ درصد و در بخش شهری بین ۱ تا ۱۰ درصد بوده است. از جمعیت ۱۱ میلیونی ایران احتمالا چیزی بین ۹۰۰هزار نفر تا ۲ میلیون و ۴۰۰هزار نفر از بین رفتهاند، یعنی نرخی بین ۸ درصد تا ۲۱ درصد جمعیت کشور. (۳) طبق یک نقل تاریخی دیگر در این سال از جمعیت ۹ میلیونی ایران حداقل ۱ میلیون نفر از بین رفتهاند، یعنی ۱۱ درصد جمعیت کشور. (۴) ورود سربازان روس و انگلیسی در پایان جنگ جهانی اول احتمالا به ورود و شیوع این آنفلونزا کمک کرده است. علاوه بر این، بروز قحطی، شیوع دیگر بیماریها مثل مالاریا، اعتیاد گسترده به تریاک و عدم امکانات پزشکی و بهداشتی در شدت گرفتن مرگ و میر موثر بوده است. (۳ و ۴)
مقابله جمعی با شیوع بیماریهای واگیردار مسلما به یک نگاه چند جانبه نیاز دارد از طرف متخصصان در حیطههای پزشکی، مدلهای آماری و ریاضی، و شیوههای مدیریتی. در کنار اینها، تاریخ نیز درسهای مهمی برای ما دارد.
یک) علیرغم فراموشی جمعی درباره آنفلونزای ۱۹۱۸-۱۹۱۹، شایسته است به یاد بیاوریم که این بیماری در همین قرن بیستم حداقل یک درصد از مردم دنیا را از بین برده و در ایران حتی اثر شدیدتری داشته است. حتی یک درصد جمعیت امروزی ایران معادل ۸۰۰ هزار نفر است. ریشه این تفکر که «این بیماریها قابلیت شیوع گسترده ندارند و امکان ندارد جمعیت زیادی مبتلا بشوند یا بمیرند» جهل درباره تاریخ گذشتگان ما است.
دو) آنفلونزای ۱۹۱۸-۱۹۱۹ در سه موج وارد ایران شده و همچنین در سه موج وارد آمریکا شده است. در آمریکا موج اول در ابتدای بهار ۱۹۱۸ آمده که اثر محدودی داشته و در واقع این موج دوم در پاییز ۱۹۱۸ است که باعث مرگ و میر بسیار زیادی شده است. درسی که از این مشاهده میتوان گرفت این است که شاید شیوع ویروس کرونا بعد از یک مدت به دلایل فصلی یا محدودیت موقت فعالیتها بهنظر متوقف شود، اما تاریخ به ما نشان میدهد که ممکن است موج اول در نهایت محدود باشد ولی موج دومی شکل بگیرد که به مراتب گستردهتر و کشندهتر است.
سه) گزارشها مبتلایان را به دو دسته تقسیم میکنند، درصدی که میمیرند و آنهایی که نهایتا خوب میشوند. اما آنهایی که خوب میشوند آیا بهاندازه کسانیکه این بیماری را نگرفتهاند خوب میشوند؟ ما هنوز جواب این سوال را درباره ویروس کرونا نمیدانیم ولی جوابش را درباره آنفلونزای اسپانیایی تا حدودی میدانیم. نتایج یک تحقیق معتبر درباره آنفلونزای اسپانیایی نشان میدهد که کسانیکه در آمریکا در سالهای ۱۹۱۸-۱۹ به این بیماری مبتلا شدند در دهههای بعد سالهای تحصیل پایینتری داشتند، با نرخ بزرگتری دچار ناتوانیهای جسمی شدند و به طور میانگین درآمد کمتری داشتند. (۵) در نتیجه باید این احتمال را داد که ابتلا به این نوع بیماریها برای بازماندگان اثرات منفی بلندمدتی داشته باشد. این اثرات بلندمدت جنبهای از هزینههای انسانی است که در تحلیلها معمولا نادیده گرفته میشود.
چهار) هیچ بعید نیست که اگر ما در کتابهای درسی و در روزنامهها و مجلات و صدا و سیما یا از طریق مطالعه ادبیات و تاریخ از اثر شدید آنفلونزای اسپانیایی مطلع بودیم واکنشمان در هفتههای اول خبر شیوع ویروس کرونا واکنشی جدیتر بود. با توجه به وضعیت بسیار اسفبار رسانههای رسمی در کشور ما سالهاست که از آنها انتظاری نمیتوان داشت. عموم روشنفکران ایرانی نیز متاسفانه سواد و یا توجه لازم به این دوره تاریخی را نداشتهاند. در بین بسیاری از مردم نیز، مطالعه تاریخ و ادبیات چیزی از جنس سرگرمی محسوب میشود. در این مورد ما حداقل مثالی داریم که نشان میدهد بها دادن به تاریخ و ادبیات میتواند راهی باشد برای جلوگیری از فراموشی جمعی و کمک به نوعی هشیاری برای اینکه آمادگی ذهنی مناسبتری در برابر وقایعی همچون شیوع بیماری داشته باشیم.
* از پویا خداپرست برای کمک به تهیه این متن تشکر میکنم.
منابع:
(1) 1918 Pandemic. Centers for Disease Control and Prevention.
(2) The Spanish flu (1918-20): The global impact of the largest influenza pandemic in history, Max Roser, 2020. Our World in Data. Note: See references in this article for different estimates of global casualties.
(3) Compromised constitutions: the Iranian experience with the 1918 influenza pandemic, Amir Afkhami, 2003. Bulletin of the history of medicine, 77 (2)
(4) Iran: A Modern History, Abbas Amanat, 2019. Yale University Press. Note: See pp 411-415