آمار رسمی بیماری در صفحه اول آمده و به چند ده هزار مورد، عمدتا در چین، اشاره دارد. اما نکاتی متعدد به وجود تعداد خیلی بیشتری از بیماران چه در ایران و چه در نقاط مختلف دنیا اشاره دارد.
در مورد ایران:
۱. بیشتر موارد گزارش شده در ابتدای اعلام بیماری (روزهای اول اسفند) به طور مستقیم به چین وصل نمیشدند. لذا به احتمال زیاد ویروس قبل از آغاز اسفند در جمعیت بومی ایران ریشه دوانده.
۲. تعداد مسافرین از ایران به کشورهای دیگر که ناقل ویروس بوده اند به سرعت رشد کرده و تا ۷ اسفند به ۹۷ نفر رسیده. با توجه به حجم سفرهای خارجی (حدود ۷۵۰۰ مسافر هوایی در روز که به سرعت در این بازه کاهش یافته) این تعداد ناقل مسافر خبر از وجود ویروس در حدود ۰.۰۱% تا ۰.۱% جمعیت دارد. مقالهای علمی با استفاده از دادههای اولین سه مسافر ناقل ایرانی تعداد بیماران ایرانی در اوایل اسفند را بین ۴۰۰۰ و ۵۴۰۰۰ تقریب میزند و تخمینهایی که دادههای جدیدتر را در بر میگیرند به بیش از ۱۰۰۰۰۰ مورد اشاره دارند هرچند دقت این تخمینها به فرضیاتی متکی است که ممکن است اشتباه از آب درآیند.
آمارهای غیر رسمی از سیستم بهداشتی ایران به مرگ ۲۱۰ نفر (تا ۸ اسفند) و ۴۲۸ نفر تا ۱۱ اسفند اشاره دارد که حدود ده برابر آمار رسمی است. آمارهای غیر رسمی از مسولان دولتی دیگر نیز به مرگ تعداد زیادی در قم (۵۰ نفر تا ۵ اسفند) و آلودگی صدها بیمار، خارج از آمار رسمی، در استانهای دیگر خبر میدهد.
با توجه به درصد بالای مرگ بیماران در ایران طبق آمار رسمی، انتظار میرود موارد بیماری بسیار بالاتر از تعداد اعلام شده باشد. فقط در آن صورت میتوان درصد مرگ را با آمار جهانی تطابق داد.
آمار مرگ و میر از بیماری در ایران به سرعت رو به افزایش است. با توجه به تاخیر ۲-۴ هفتهای بین آلودگی به ویروس و مرگ، و نرخ مرگ و میر حدود ۲%، این تعداد مرگ نشان از تعداد بسیار زیادتری آلودگی دارد.
بیشتر موارد بیماری و حتی مرگ در ابتدا شناخته نخواهند شد و به عنوان سرماخوردگی و آنفلونزا دسته بندی میشوند، با این وجود اعلام بیماران در استانهای مختلف کشور نشان از پخش در سطح جامعه دارد.
حتی پس از فعال سازی نظام پزشکی در شناسایی و مقابله با بیماری، بیشتر موارد ناشناخته خواهند ماند چرا که اولا بسیاری موارد خفیف بوده و چه بسا مثل سرماخوردگی رد شوند. ثانیا بیماران خفیف و حتی متوسط به نفعشان است که از مراکز درمانی دوری جویند چرا که ریسک آلودگی در این مراکز بالاست و فرد بیمار نمیداند که سرما خورده یا کرونا دارد. مثلا در چین با وجود دقت سیستم در شناسایی موارد حدس زده میشود که اکثریت موارد کرونا در آمار رسمی نمیآید.
شمرده شدن در آمار رسمی نیاز به انجام تست مربوطه دارد. این تست در بسیاری مراکز در دسترس نیست و کیتهای تست به تعداد کافی در کشور وجود ندارد. لذا بسیاری بیماران که به احتمال زیاد آلوده هستند، و حتی شرایطشان وخیم است، در آمار وارد نمیشوند.
با در نظر گرفتن این موارد ارایه آمار دقیق از حجم واقعی بیماری ممکن نیست، اما عجیب نیست اگر درصد قابل توجهی از جمعیت ایران (چند هزار نفرتا چند ده هزار) در اوایل اسفند به ویروس آلوده باشند.
در سطح جهانی نیز موارد ۶ تا ۸ در بالا به تخمین کمتر از واقعیت آمار رسمی اشاره میکند. به علاوه آمار بیماری در بسیاری کشورها صفر یا بسیار پایینتر از حد مورد انتظار گزارش شده است. مثلا تا اوایل اسفند کشورهای پرجمعیتی چون هند، فیلیپین، اندونزی، مالزی، بنگلادش، و بیشتر قاره آفریقا آماری بسیار پایین (در حد انگشت شمار) از بیماری اعلام کردهاند. با توجه به نزدیکی این کشورها و حجم ارتباطشان با چین بسیار بعید است که بیماری در این کشورها جریان نداشته باشد، مگر اینکه دمای بالاتر در بعضی از این کشورها تاثیر خیلی جدی در پخش ویروس داشته باشد. در مجموع به احتمال بالا ویروس در این کشورها در حال پخش است و در روزهای آینده با بالا گرفتن مرگ و میر خبر آن پخش خواهد شد. حتی در کشورهای پیشرفتهتر نیز بیماری ممکن است زیر رادار سیستم بهداشتی در حال پخش باشد. برای مثال تا آخر فوریه آمریکا موارد درونزای بیماری نیافته بود، اما ظرف سه چهار روز چندین مورد پیدا شدند که نشان از پخش بیماری درون آمریکا بدون آگاهی نهادهای پزشکی داشتند.
به طور خلاصه، در بهترین شرایط شناسایی (مثل چین) حجم بیماران دو تا چهار برابر آمار رسمی است، و در کشورهای با امکانات شناسایی محدودتر چه بسا حجم بیماری دهها تا صدها برابر آمار رسمی باشد. با این توضیحات در اوایل اسفند حجم کل بیماران در جهان در حد چندصدهزار قابل انتظار است.