فیلم جلسه ستاد مبارزه با کرونا منتشر شده است و دکتر سعید نمکی در جلسه میگوید میگوید که تحت بدترین و بدترین سناریو (و این را تکرار میکند که بدترین سناریو) ما نیاز به ۱۲۰۰۰ تخت بیمارستان خواهیم داشت و اطمینان هم میدهد که این عدد تخت را آماده داریم. لازم نیست اطلاعات جزیی پزشکی و اپیدمولوژی داشته باشیم که بدانیم این عدد برای سناریوی بدبینانه حداقل «ده برابر» کمتر از مقدار واقعبینانه است. من در این جا سعی میکنم بدون استفاده از مدلهای پیچیده دینامیکی و مدلهای ریاضی انتشار بیماری، فقط با یک منطق ساده و با فروض خوشبینانه، «تخمین سرانگشتی و تقریبی از حد پایین» از میزان تخت مورد نیاز در پیک بیماری بدهم. شاید به دست مسوولان مربوطه برسد و دست از این خوشخیالی بردارند. سعی میکنم همه فروض را شفاف بنویسم که متن قابل نقد باشد. مشتاق شنیدن نقد دوستان متخصص هم هستم که اگر جایی در محاسبات خطا بود اصلاح شود.
۱) مثل بقیه کشورهای دنیا، احتمالا قبول داریم که در سناریوی بدبینانه نزدیک ۶۰-۷۰ درصد جمعیت مبتلا خواهند شد. پس ما با چیزی حدود ۵۰ میلیون مبتلا (در کل دوره بحران) مواجه هستیم.
۲) فرض کنیم که فقط ۵٪ مبتلایان نیاز به بستری شدن در بیمارستان داشته باشند. این عدد از کجا آمده؟ طبق گزارشهای جهانی این نسبت به شدت به سن بستگی دارد: در زیر ۵۰ سال فقط درصد اندکی از جمعیت دارای علایم نیاز به بستری دارند و در سنین بالاتر عدد خیلی بزرگتر است و در پیرترین قشر به نزدیک ۳۰ درصد هم میرسد، ما یک میانگین وزنی ۱۰٪ را برای بیماران دارای علایم در نظر گرفتیم و فرض کردیم ۵۰٪ مبتلایان علامت داشته باشند. پس ما یک جمعیت دو و نیم میلیونی بیماران نیازمند بستری خواهیم داشت (البته نه همزمان بلکه در کل دوره اپیدمی).
۳) حال یک متغیر بسیار اساسی این است: یک نفر بیمار کرونانی چند روز روی تخت بیمارستان میماند؟ اگر با ارجاع به مقالات موجود، فرض ۱۵ روز برای دوره بیماری و فرض ۱۰ روز بستری در بیمارستان را استفاده کنیم، به حدود بیست و پنج میلیون «روز-تخت» بیمارستانی در کل دوره بحران میرسیم. خیلی خوشبینانه فرض کنیم توزیع بستری شدن بیماران روی زمان یکنواخت (Uniform) است و حالت زنگولهای رایج را ندارد. (اگر فرض زنگولهای را بگیریم جواب نهایی خیلی بدتر میشود)
۴) اول به عدد ۱۲۰۰۰ تخت مورد ادعای وزیر برگردیم: برای اینکه تعداد اشغال تخت از این عدد نگذرد، دوره اپیدمی باید روی «دو هزار روز (شش سال)» کش بیاید. در حالی که در واقعیت انتظار داریم که بیماری در دورهای حدود صد روز به اوج و فرود برسد که معنی آن «۲۵۰ هزار» تخت بیمارستانی در زمان پیک است.
۵) برای اینکه یک صحتسنجی بیرونی برای تخمینهای سرانگشتیمان داشته باشیم به گزارش مشهور امپریال کالج لندن برای بریتانیا رجوع میکنیم (این گزارش سیاست دولت این کشور را تحت تاثیر قرار داد). این گزارش میگوید که تحت سناریوهای مختلف، در دوره پیک به چیزی بین «۱۰۰ تا ۳۰۰ تخت بیمارستان به ازای هر صد هزار جمعیت» نیاز خواهد بود (شکل شماره ۲ گزارش). عدد وسط را ۲۰۰ بگیریم و جمعیت ایران را ۸۰ میلیون فرض کنیم، به «۱۶۰ هزار تخت بیمارستانی» میرسیم که به لحاظ مقیاس خیلی نزدیک به تخمین سرانگشتی و تقریبی ما و خیلی دور از تخمین وزارت بهداشت است.
۶) دقت کنید که اکثر اعداد این محاسبات ما امیدوارکننده و خوشبینانه در نظر گرفته شده است و هدف فقط این بود که نشان بدهیم ۱۲۰۰۰ تخت در دوره پیک برای سناریو بدبینانه اصلا با ابعاد و اندازه مورد انتظار برای این بیماری سازگار نیست. من حدس میزنم که کسانی که عدد ۱۲۰۰۰ را تخمین زدهاند، شاید به این نکته دقت نکردهاند که هر نفر قرار است «ده روز» بستری شود و در نتیجه تعداد تختهای مورد نیاز در هر لحظه «ده برابر تعداد مبتلایان جدید در هر روز» است.
۷) حال یک بار هم مساله را از آن طرف بگیریم: فرض کنیم که هدف این باشد که بیمارستان بستری در دوره پیک از ۱۲۰۰۰ تخت برنامهریزی شده تجاوز نکند. اگر محاسبات قبلی را معکوس کنیم، تعداد کل مبتلایان از ابتدا تا انتهای بحران (صد روز) نباید از «دو و نیم میلیون» تجاوز کند. ولی این دیگر اسمش «سناریوی بدبینانه» نیست. اسمش «سناریوی خوشبینانه بسیار دقیق مدیریتشده» است.
دعای ما این است که حتی به این سناریوی دوم هم نرسیم و این شر زودتر از سر مردم کشور برداشته شود. ولی خب همان طور که قبلا گفتیم، فقط وقتی به این اعداد امیدوارکننده میرسیم که سیاستهایی که بقیه کشورهای دنیا در پیش گرفتند – از کاهش تعامل اجتماعی گرفته تا قرنطینه فردی بیماران در منزل و بیمارستان و … – را خیلی جدی و دقیق پیاده کنیم.
با سلام
متن با مفروضاتی غلط و واضح نوشته شده و لذا سندیت ندارد.
فرض دوم شما غلط است، چون بستری برای افراد بالای هشتاد سال با این درصد نیاز به بستری می باشد که تعداد این افراد بسیار در جامعه کم بوده و نمی توان ده درصد را برای بیماران نیاز به بستری در نظر گرفت.
فرض سوم برای ده روز بستری نیز غلط است و طبق آمار این بستری کمتر استو
فرض جهارم نیز به تمامی رد شده و دوره ی ابتلا نه صد روزه که حتی بیش از یک سال خواهد بود
فرض پنجم کاملا غلط است چون برای دوره ای در بریتانیا نوشته شده بود که قصد هیچ گونه ممنوعیت تردد و قرنطینه نداشتند.